از قطب جنوب گوشت وارد میکنیم، گوشت گاومیشهای هندی سر از آشپزخانهها و یخچال واحدهای صنفی درمیآورد، از کیفیت بسیار پایین و غیراستاندارد گوشتهای هندی که بگذریم،واردات آن برای مصارف صنعتی و فروش آن در شبکه مصرف خانگی داستانی است که این روزها زیر پوست این بازار در جریان است. این اما تنها بخشی از داستان پیچیده واردات است و کسی نمیداند چرا دامهای زنده وطنی این روزها راهی مرزهای غربی کشور میشوند و این شور و شوق قاچاق دام زنده به کشورهای همسایه از کجا آمده است. برای همین ما به شما میگوییم اقتصاد نفتی، نفتی از نوع دولتی، یعنی همین. نفت دولتی یعنی درآمد نفتی سرشار و مدیرانی دلار بهدست برای تبدیل کردن آن به ریال. اتفاقی که در بطن خود حکایتها دارد برای ما و شمایی که اینجا، یعنی در حاشیه اقتصادی که هیچ چیز آن با زندگی ما جور درنمیآید، مشکلات اقتصادی را احتکار میکنیم و دنبال راهی برای راست کردن قامت دخل در برابر خرج هستیم. امروز میخواهیم برای شما از بیمهها و بانکهایی بگوییم که رستگاری را در واردات گوشت و مرغ میبینند، برای همین سرمایه بانک، همان سرمایهای که باید به خدمت تولید و توسعه در میآمد روانه بازارهای خارجی شده برای واردات. اینکه وظیفه بانکها حمایت از تولید و تسریع روند توسعه است ولی با ورود به حوزه واردات عملا پایین کشیده شدن کرکرههای تولید را سرعت میبخشند به ما ربطی ندارد. ما میخواهیم برایتان بگوییم این روزها واردات یعنی رستگاری در حوزه اقتصاد و دروازههای کشور هم که بدون دروازهبان. البته رستگاری با این شیوه را به شما پیشنهاد نمیکنیم چراکه نه تنها رستگار نخواهید شد بلکه اگر اندک سرمایهای هم که داشته باشید آن را از دست خواهید داد. بیتعارف واردات تخصص نمیخواهد، رانت میخواهد و جیبی پر از پول، که اگر اینگونه نبود بانک...، بیمه... یا شرکت نفت... در کنار بسیاری از سازمانهای غیرتخصصی و دو باشگاه پرطرفدار پایتخت در فهرست واردکنندگان قرار نداشتند. بازنشر از بهار |
↧
واردات تخصص نمیخواهد، رانت میخواهد
↧