با افزایش نرخ ارز به رقم سه هزار و ۶۰۰ تومانی به نظر میرسید تمایل به جمعآوری بیشتر ارز و طلا در بین مردم و صاحبان سرمایههای کلان تحریک شده و دوباره بازار پیشفروش سکه با تشکیل صفهای طولانی و نوبتدهیهای شبانه که کارت ملی کارگران را میخریدند و در صف خرید قرار میگرفتند، دوباره احیا شود. جوان در ادامه نوشت: اما ظاهراً طرح بانک مرکزی این بار با استقبال روبهرو نشده و مراجعه روزانه به طور متوسط ۲۵ نفر به هر شعبه منتخب بانک تجارت (با احتساب ۱۲۰۰ شعبه منتخب فروش سکه بانک تجارت و فروش دوروزه ) حاکی از بیاعتمادی صاحبان سرمایههای کلان به طرح شکار اژدهای نقدینگی توسط بانک مرکزی است. طرح تکراری جمعآوری نقدینگی با شیوه ناکارآمد فروش ذخایر طلا و تبدیل آنها به کالای حبس شده در پستوی خانهها یا گاوصندوقهای بزرگ! این بار ظاهراً کارآمدی گذشته را ندارد زیرا بنابر آمار اعلام شده تاکنون پس از گذشت چند روز تنها ۳۰۰ هزار سکه پیش فروش شده و مردم با احتیاط بیشتری با این طرح بانک مرکزی برخورد میکنند. دلیل این عدم استقبال نیز روشن است.در پیش فروش قبلی قیمتها حبابی بود و البته بازار مطمئن بود که شرایط تحمیلی بر اقتصاد، قیمت طلا را در سطح قیمتها ی آن زمان نگاه نخواهد داشت.حال آن که در بازار فعلی فشارهای تورمی ناشی ازتحریم تا حدودی اعمال شده و فضای شش ماهه بعدی سودهای ۵۰ درصدی را پیشبینی نمیکند. یعنی هم اکنون بیش از ۱۰ میلیون سکه در بازار وجود دارد که تنها در سال ۹۱ نه میلیون و ۶۰۰ هزار قطعه سکه پیش فروش شده بود و بازار بدون ورود سرمایههای کلان در حالت عادی کشش آن را ندارد و چون وضعیت بازار معلوم نیست لذا تمایل به ریسک در این باره کم شده است. البته به نظر میرسد سرمایهداران بزرگ برای ورود به این بازار یا منع شدهاند و یا محتاطانه حاضر به ورود به این سیستم نیستند( کما اینکه پیشترها شنیده شده بود برخی بانکها در این حوزه وارد شدهاند).از سوی دیگر قیمت پیشنهادی بانک مرکزی که رقم قطعی آن را یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان برای هرسکه تمام به علاوه ۶ درصد مالیات بر مصرف ( ارزش افزوده ) تعیین کرده، در هنگام تحویل ( با احتساب سود ۲۱ درصدی که هم اکنون به سپردههای کوتاه مدت ارائه میشود) یک میلیون و ۴۵۶هزار و۲۵۰ تومان قابل محاسبه است. این موضوع نیز با توجه به قیمتهای فعلی که حول و حوش همین رقم میباشد و احتمال بهبود شرایط داخلی و بینالمللی اقتصادبعد از انتخابات وجود دارد، خود عاملی برای بیمیلی برای تبدیل سرمایهها به سکه طلا است. همچنین خریداران بالقوه میدانند چنانچه وضعیت بینالمللی و داخلی با همین منوال فعلی نیز ادامه پیدا کند، نرخ رشد تورم قابل مقایسه با سال جاری نخواهد بود. زیرا تنها نرخ تورم متاثر از افزایش حقوق کارگران و کارمندان، عدم تحقق درآمدهای نفتی و احیانا افزایش حاملهای انرژی خواهد بود که باز هم کالاهای سرمایهای مانند طلا را دوبرابر یا حتی ۵۰ درصد افزایش نخواهد داد. لذا میتوان حدس زد که نه تنها هدف اصلی بانک مرکزی یعنی جذب نقدینگی از پیشفروش سکه محقق نخواهد شد بلکه به دلیل فضای بیاعتمادی به بازارهای مالی و پولی عرضه ۵۰ هزار میلیارد ریال اوراق مشارکت با سود ۲۰ درصد نیز با بیمهری سرمایههای خرد و مردمی مواجه خواهد شد. هر چند که باید منتظر ظهور تبعات غول نقدینگی در سایر بازارها بود زیرا پول به اندازه کافی داغ هست که به شکل نقدینگی در دستان مردم و البته سرمایههای کلان تاب نیاورد ! اما با این حال باید امیدوار بود که با ورود به سال جدید و گذر از پیچ تند انتخابات فضای آرامتری در اقتصاد حاکم شود و در این فضا با کنترل رشد تورم، مردم دوباره با سیستم بانکی و سیاستهای بانک مرکزی آشتی کرده و نقدینگی در اختیارمردم به جای ورود به بازارهای نامولد و سودهای ۵۰درصدی به بالا به سودهای بانکی بسنده کنند؛ اگر صاحبان سرمایههای کلان طمع نکنند و بازارهای داخلی را به قصد سود برهم نزنند. در این بین نقش بانک مرکزی در سال آینده برای این منظور بسیار کلیدی و حیاتی خواهد بود.اما بانک مرکزی نه با طرحهای دم دستی چون فروش سکه و اوراق مشارکت که با نظارت بیشتر بر سرمایههای کلانی که در درون بانکها و موسسات اعتباری قابل رصد هستند، میسر میشود زیرا سرمایههای کثیف و غیرمولد بدون توجه به تبعات مخرب بر کل اقتصاد دست به هر کاری میزنند تا سود کسب کنند و این وظیفه سیاستگذاران بازارهای مالی و پولی است که با ابزارهای در اختیار مانع چنین کارهایی شوند. |
↧
اژدهای نقدینگی اشتهای سکه ندارد
↧