داستان از آن جایی شروع شد که برای اولین بار خودرویی را در خارج از کشور خریدم. البته خودرو دانشجویی بود و ارزان قیمت، اما بیمه اش بسیار گران تر از آن چیزی بود که فکر می کردم. با حق بیمه ی یک سال می شد یک خودروی مشابه خرید. وقتی پشت فرمان نشستم دیدم خیلی چیزها با آنچه در کشور خودمان داریم متفاوت است. مساله این بود که بیمه نامه برای راننده صادر شده بود و نه خودرو. نتیجه اینکه نمی توانی مثلا ماشین را به همسرت یا دوستت قرض بدهی مگر آنکه آنان خودشان بیمه خاص خودشان را داشته باشند. دوم اینکه با هر تخلف و ایجاد حادثه و گرفتن خسارت از بیمه، این سابقه برای همیشه در پرونده راننده ثبت میشود. نمی توان آن را پاک کرد. سالهای بعد که برای تمدید بیمه نامه اقدام کنی نرخ بیمه شما دیگرمثل سابق نخواهد بود. بنابراین نرخ بیمه شما تابعی است از کیفیت رانندگی شما.در ایران راننده، حتی اگر چندین نفر در تصادفی که او ایجاد کرده جان خودشان را از دست داده باشند، می تواند با فروختن خودرو به راحتی تمام سوابق منفی خود را صفر کند و مجددا یک بیمه نامه جدید بخرد،. انگار که با تازگی متولد شده و گواهی نامه گرفته است. همین تفاوت کوچک شاید بتواند کمی سبک رانندگی ما را اصلاح کند. البته می دانم که عوامل مختلفی در بالا بودن میزان تصادفات موثرند اما حتما یکی از آنها نوع بیمه نامه های ماست.باید بیمه نامه طوری صادر شود که هر کس مسوولیت کیفیت رانندگی اش را بپذیرد. کسی که بد رانندگی می کند و حادثه می آفریند باید هزینه بیشتری نسبت به کسی بدهد که سالهای سال است دارد به آرامش می راند، نه حادثه دلخراشی آفریده, نه خانواده ای را بیچاره کرده و نه حتی خطی به ماشین یا صورت کسی انداخته. البته تغییر این سیاست بیمه ای تاثیرات زیادی روی اقتصاد و مالیه شرکت بیمه ها خواهد گذاشت اما می توان طوری قیمت بیمه نامه ها را تعیین کرد که متوسط آن تغییر نکند. اما افراد پرخط بیشتر و بی خطر ها کمتر و آنهایی که متوسط هستند معادل نرخ فعلی حق بیمه بپردازند. البته اینها بحثهای تخصصی است و جایش اینجا نیست. ولی در کل، عادلانه نیست که همه ماها حق بیمه یکسان بدهیم؛ عدالت خیلی پیچیده نیست.*دانشجوي دكتري اقتصاد در اسكاتلند |
↧
تصادفات، بیمه شخص ثالث و سبک رانندگی ما
↧