یک اندیشکده غربی با اشاره به اینکه چین واردات نفت خود را از روسیه افزایش داده است، مینویسد: چین قطعا واردات نفت خود از ایران را قطع نمیکند؛ مصرف فزاینده انرژی در این کشور فضای کافی در بازار چین را برای همه تولیدکنندگان نفت باقی میگذارد. به گزارش فارس، «نیکولای کوژانف»، کارشناس موسسه خاورمیانه مسکو پژوهشگر اندیشکده واشنگتن در مطلبی با عنوان «فروش نفت روسیه به چین ممکن است بر ایران تاثیرگذار باشد» مینویسد: یکی از شرکتهای نفتی دولتی روسیه به شدت در حال افزایش صادرات خود به چین با تبعات منفی بالقوه برای تهران است. مدیران ارشد شرکت نفتی «روس نفت» روسیه با نمایندگان شرکت ملی نفت چین به عنوان بخشی از رایزنیهای دوجانبه درازمدت درباره همکاری انرژی دیدار کردند. این گفتوگوها چیزی بیش از دیداری عادی بود و رسانههای روسیه گزارش دادند که دو طرف به توافقی اولیه برای افزایش صادرات روسنفت به چین از 300 هزار بشکه در روز به 500 هزار بشکه در نفت رسیدهاند. علاوه بر تاثیرات این مسئله در روابط مسکو با پکن، این موضوع میتواند تبعات قابل توجهی برای ایران داشته باشد. * روابط ایران و چین و مسئله نفت مقامات ایران پیش از سال 2012 چین را به عنوان بازاری تضمینی در نظر میگرفتند. تهران در آن زمان 10 تا 16 درصد از واردات نفت چین را فراهم میکرد و تحریمهای آمریکا که از سال 2006 تا 2011 اعمال شده بود، محدودیتی در این زمینه ایجاد نکرده بود. تلاشهای دورهای پکن برای یافتن جایگزین هر از گاهی منجر به کاهش واردات شد اما این کاهشها دیری نپایید. بخشی از این ثبات قدم پکن مربوط به عوامل سیاسی میشد: در حالی که چین به گونهای در عرصه بینالملل عمل میکرد که با منافع دیگر بازیگران بینالمللی مغایر بود، رهبران این کشور نگران امنیت انرژی بودند. آنها ظاهرا فکر میکردند تکیه کردن صرف بر واردات هیدروکربن از کشورهای حاشیه خلیج فارس که روابطی نزدیک با واشنگتن دارند، خطرناک است. صادرات نفت به چین یک بعد سیاسی نیز برای تهران داشت. در طول سالهای متمادی، تقابل فزاینده میان تهران و غرب و تهدید متناوب تهران به حمله نظامی، رهبران ایران را وادار به یافتن متحدانی قابل اعتماد کرده بود. آنها به طور خاص خواستار شریکی بودند که قادر به ایجاد توازن متقابل در سطح بینالمللی در مقابل اقداماتی باشند که به اقتصاد ایران ضربه میزنند و از اقدامات ناگهانی و گستاخانه دشمنان جلوگیری کنند. تهران پس از آن به تدریج توجه خود را به چین معطوف کرد. رهبران ایران با توجه به نبود پیشزمینه ایدئولوژیک مشترک با چین، مجبور بودند اعتماد این کشور را از طرق اقتصادی به خصوص نفت به دست بیاورند. * تغییر جهت پکن به سوی مسکو همکاری اقتصادی با ایران از سال گذشته کاملا برای چین چالشبرانگیز بوده است. تحریمهای گستردهتر آمریکا و اتحادیه اروپا تاثیرات عمیقی بر شرکتهای چینی و نهادهای مالی که با غرب مراوده دارند، گذاشت. خرید نفت از ایران نیز به مهارت خاصی نیاز داشت. محدودیتهای تبادلات بانکی، بیمه تانکرها و حمل و نقل دریایی دستیابی و پرداخت پول بابت واردات از ایران را دشوار کرد. اظهارات مقامات سیاسی ایران درباره لزوم بهبود روابط با واشنگتن و شایعات مربوط به دیدارهای مخفیانه ایران و آمریکا، احتمالا منجر به تردید نخبگان چینی درباره اولویتهای سیاست خارجی تهران شد. تحت چنین شرایطی، مسکو شریکی خوشایندتر مینمود. اولا که روسیه یکی از اعضای اوپک نیست و بنابراین، آزادی بیشتری در تصمیمگیری درباره سیاست اقتصادی خود دارد. دوم اینکه با بازگشت ولادیمیر پوتین به ریاست جمهوری، سیاست خارجی روسیه بار دیگر آسیامحور شده است. سوم اینکه همکاری فزاینده اقتصادی بین دو کشور در زمینههای گوناگون (از جمله نظامی) به پکن نشان داد که مسکو میتواند عنصری قابل اتکا برای امنیت انرژی چین باشد. * واردات نفت چین از روسیه و ایران گرچه روسیه و چین سالها درباره همکاری انرژی صحبت کردهاند اما نتایج آن به تدریج مشخص شده است. مسکو در سال 2009 ساخت «اسپو-1»، فاز اول خط لوله شرق سیبری-اقیانوس آرام را به پایان رساند. ظرفیت کنونی این خط 300 هزار بشکه در روز است و این رقم میتواند تا سال 2025 به 600 هزار بشکه در روز برسد. در نهایت، دومین فاز اسپو در دسامبر 2012 با ظرفیت 300 هزار بشکه در روز به بهرهبرداری رسید و این میزان میتواند تا سال 2025 به یک میلیون بشکه در روز نیز برسد. این خط لوله علاوه بر امکان ایجاد انشعابی از راه خشکی برای چین میتواند به روسیه امکان جدیدی برای انتقال نفت سیبری به خطوط اقیانوسیه بدهد. همه این گامها پیششرطهای لازم برای افزایش عمده صادرات نفت به چین بود. * چین و افزایش واردات از روسیه پکن سال گذشته که تحریمها غربی علیه تهران اجرا شد، واردات از روسیه را افزایش داد.پکن در همین زمان خرید نفت خود از روسیه را از 395 هزار بشکه به 500 هزار بشکه رساند و مسکو میتواند صادرات خود را بیش از این نیز افزایش دهد. چین تنها کشوری نبود که از روسیه به عنوان جایگزین تهران در تامین انرژی خود کمک خواست. آنکارا در ماه دسامبر از شرکت «گازپروم» روسیه خواست تا صادرات گاز طبیعی به ترکیه را سه میلیارد متر مکعب در سال افزایش دهد که این برابر با 55 هزار بشکه نفت میشود. * روسیه تحت تاثیر مسائل اقتصادی و نه سیاسی است اقدام مسکو برای فروش نفت بیشتر به چین مربوط به وضعیت سیاسی نمیشود که ایران درگیر آن شده است؛ این صرفا یک تصمیم اقتصادی است. در حالی که پکن تلاش میکند در تامینکنندگان انرژی خود تنوع ایجاد کند، فرصت اقتصادی را ایجاد کرده که دولت روسیه عملگرا، نتوانست آن را از دست بدهد. علاوه بر این، پوتین اخیرا صنعت نفت این کشور را ملزم به دستیابی به هدف تولید 10 میلیون بشکه در روز در دهه آینده کرده است. همکاری با چین به شدت اهمیت دارد زیرا هنگامی که پکن از کشوری نفت خریداری میکند معمولا در پروژههای بالادستی و پاییندستی آن نیز به منظور اطمینان از تامین بدون وقفه انرژی خود سرمایهگذاری میکند. چین قطعا واردات نفت خود از ایران را کاملا قطع نمیکند- مصرف فزاینده انرژی در این کشور فضای کافی در بازار چین را برای همه تولیدکنندگان نفت باقی میگذارد. در عین حال گفتوگوهای اخیر با شرکت روس نفت باید به ایران پیام جدی بدهد. |
↧
روابط ایران و چین و مسئله نفت
↧