Quantcast
Channel: پایگاه خبری الف - آخرين عناوين اقتصادی :: نسخه کامل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 14026

نظریه مبنای برنامه ششم در شرف انتشار

$
0
0
در حالیکه مسئولان تهیه "نظریه الگوی بومی پیشرفت" در معاونت برنامه ریزی و نظارت رییس جمهور از آماده شدن قریب الوقوع این نظریه ظرف یک ماه آینده خبر می دهند، از جزییات محتوایی این نظریه خبری در دست نیست. به گزارش "الف"، بر اساس ماده یک قانون برنامه پنجم توسعه، دولت موظف به تدوین الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت با همکاری سایر قوا است و برنامه ششم توسعه باید بر اساس این الگو تدوین شود. متن ماده به شرح زیر است: ماده۱ـ دولت موظف است با همکاری سایر قوا « الگوی توسعه اسلامی ـ ایرانی» که مستلزم رشد و بالندگی انسانها بر مدار حق و عدالت و دستیابی به جامعه‌ای متکی بر ارزشهای اسلامی و انقلابی و تحقق شاخص‌های عدالت اجتماعی و اقتصادی باشد را تا پایان سال سوم برنامه تدوین و جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه دهد. این الگو پس از تصویب در مجلس شورای اسلامی مبنای تهیه برنامه ششم و برنامه‌های بعدی قرار می‌گیرد. تبصره ـ دبیرخانه تهیه این الگو در قوه مجریه مستقر خواهد بود و رؤسای قوای سه‌گانه کشور موظفند با اتخاذ سازوکارهای لازم در هر قوه به فرآیند تهیه آن کمک کنند. در همین حال، نشریه برنامه، ارگان معاونت نظارت و برنامه ریزی رییس جمهور، متن گفت و گویی را با سید مهدی زریباف"رئیس دفتر امور تدوین الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت" منتشر کرده که به برخی از زوایای تهیه این نظریه در آن اشاره شده است. به دلیل اینکه طبق قانون، این نظریه مبنای تهیه برنامه ششم قرار خواهد گرفت، اطلاع از نحوه تدوین و جزییات این نظریه از اهمیت خاصی برخوردار است. متن این گفتگو به شرح زیر است: * طی یک سال گذشته چه فعالیت‌هایی در راستای تدوین سند راهبردی و تهیه الگو انجام شده است؟ یکی از فعالیت‌های مهم انجام شده در این مرکز، تهیه دستورالعمل ذیل تبصره ماده یک قانون برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران و نیز تهیه نظامنامه است. در طول دو سال گذشته، مفاهیم، مبانی و روش‌شناسی تدوین الگو طی ۵۰ نشست تخصصی با اساتید و صاحبنظران حوزه و دانشگاه استخراج شده است و نتایج آن در قالب دو جلد کتاب گردآوری شده است. جلد اول این کتاب چاپ شده و کتاب دوم در دست آماده‌سازی و چاپ است. کار سومی که اکنون در حال انجام است، تهیه نظریه مبنای الگو است که به زودی آماده خواهد شد. پیچیده‌ترین بخش تولید سند، تدوین نظریه مبنای است. یکی از ویژگی‌های نظریه مبنای این است که پاسخگوی ماده یک قانون برنامه پنجم است. در همین زمینه منشوری که در واقع یک نوع استاندار است تهیه شده و نظریه مبنای در چارچوب این استاندارد قرار می‌گیرد. تهیه نظریه مبنای یک کار تاریخی و بسیار مهم است که برای نخستین بار انجام می‌شود و نکته مهم این که زمینه حرکت کشور به سوی دستیابی به یک الگوی توسعه بومی را فراهم می‌کند. اقدام بعدی ما شناخت نظام مسایل و سؤالات اساسی در مورد مدل توسعه است که در حال تهیه آن هستیم و مقدمات این کار فراهم شده است. در حال حاضر به طور مشخص کارشناسان خود مرکز در حال انجام این بخش هستند و در صورت حمایت، می‌توان از ظرفیت سایر حوزه‌ها برای افزایش کیفیت نتایج بهره گرفت. ما سعی داریم در مهلت قانونی تعیین شده از تلفیق نظام مسائل و مبانی، یک سند راهبردی طراحی کنیم که این سند مبنای برنامه ششم توسعه باشد. نظام مسائل اساسی و استراتژیک و اولویت‌دار را از هم اکنون تا برنامه ششم استخراج خواهیم کرد و به کمک منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی که احصاء کرده‌ایم، پیش‌نویس سند را تهیه و تا پایان امسال برای مجلس ارسال خواهیم کرد. موضوع دیگری که ا زاهمیت زیادی برخوردار است، ارتباط این دفتر با مرکز الگوی اسلامی ایران خارج از معاونت است که کار نظریه‌پردازی را برعهده دارد. ارتباط این دو نهاد باید در آینده ارگانیک و نهادینه شود. تا حدی هم دستگاه‌های اجرایی و سایر قوا همکاری خود را با این نهاد به حداکثر برسانند و دفتر نیز باید اثرگذاری بیشتری در نظام برنامه‌ریزی کشور داشته باشد. از اقدام‌های دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد تشکیل شورای پژوهش، در امور تدوین الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت است که تاکنون این شورا توانسته ۲۰ پروژه طراحی کند.دو مورد دیگر از فعالیت‌های انجام شده توسط این مرکز ایجاد بانک اطلاعاتی و سایت اطلاع رسانی امور است که اطلاعات آن کاملا به روز است. علاوه بر فعالیت‌هایی که در راستای تدوین الگو انجام شده، در زمینه اجرای برنامه پنجم توسعه نیز مسئولیت انجام ۵۶ درصد فصول برنامه در ۵ بخش اجتماعی، فرهنگ اسلامی - ایرانی، سیاسی، دفاعی، امنیتی، نظام اداری و مدیریتی و حقوقی قضایی بر عهده دفتر الگو بوده است. علاوه بر آن، در تهیه ۱۱ بسته اجرایی مربوط به ماده (۲۱۷) نیز مشارکت داشته‌ایم. این ارتباط با برنامه پنجم می‌تواند ارتباط الگو را با مباحث برنامه‌ای حفظ کند. * با توجه به داده‌ها و اطلاعات جمع‌آوری شده آیا در حال حاضر دستاوردهای دفتر در خصوص فعالیت‌های انجام شده قابل انتشار است؟  ما بر اساس دستاوردهای پژوهشی خود امکان چاپ شش کتاب را داریم که یکی از این کتاب‌ها به چاپ رسیده است. یکی دیگر از دستاوردهای مختلف نظام اجتماعی است که با توجه به ارزش فوق‌العاده‌ای که دارد قابلیت ارایه به صورت یک کتاب را دارد. در این کار ما دیدگاه‌های رهبری را در بخش‌های مختلف از منظر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بررسی کرده‌ایم. مثلا دیدگاه‌های ایشان در بخش بهداشت، فرهنگ و اقتصاد و ... روشن است. این تولیدات یکی از مبناهای تدوین الگو است. کتاب دیگر با عنوان مفاهیم، مبانی و روش آماده چاپ و انتشار است. دو کتاب با عنوان «گفتارهایی در تدوین الگوی اسلامی ایران توسعه» که به چالش‌ها و راهکارهای اساسی در تدوین الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت اشاره دارد و کتاب دیگر «بررسی مستندات قرآنی و روایی در تدوین الگو» نیز آماده چاپ است. به لحاظ سطح کیفی نیز کتاب‌هایی که به آنها اشاره کردم در کل کشور بی‌نظیر است.  * مقرر شده بود برنامه ششم توسعه مبتنی بر الگوی اسلامی - ایرانی تدوین شود آیا این تکلیف اجرا خواهد شد؟  تدوین الگو توسعه اسلامی - ایرانی یک بحث بلند مدت و فضای گفتمانی و نظریه‌پردازی است که قاعدتا در این فضا نیاز است، با حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها و دستگاه‌های مدیریتی و اجرایی در ارتباط باشیم. در این فضا باید مبانی و مبنای‌های اصلی تولید شود تا بتوان بر اساس آن مبانی نظام توسعه‌ای را تدوین کرد. اما به هرحال با توجه به تکلیف قانون مبنی بر تدوین برنامه ششم و برنامه‌های پس از آن بر مبنای الگوی توسعه اسلامی - ایرانی پیشرفت، ما در یک سطح میان مدت می‌توانیم نظریه مبنا را تولید کنیم. در حال حاضر زیر ساخت میان مدت آن به دست آمده که در واقع در چارچوب اسناد بالادستی نظام، منویات رهبری و دیدگاه‌های کارشناسان به عنوان سند مبنای در چارچوب منشور ماده یک قابل تجمیع است. اگر نظام مسائل که در حال آماده شدن است، به آن اضافه شود، می‌توان این سند را ارائه کرد. این سند طی ماه‌های باقی‌مانده، برای تدوین برنامه ششم توسعه آماده خواهد شد.  * با توجه به مطالعاتی که انجام شده مهم‌ترین چالش‌های کشور در زمینه‌های فرهنگی اجتماعی و اقتصادی چیست؟  در دهه پیشرفت و عدالت که هم اکنون در آن قرار داریم در بخش اقتصاد یک سری چالش‌ها به مسائل درون نظام باز می‌گردد و برخی دیگر به مسائل بیرون. در سطح درونی تورم، اشتغال و بیکاری است که ضروری است که در الگو به صورت جدی به آن نگاه شود و راهکار آن را با توجه به مبانی حقوقی خودمان بیابیم.  بحث نظام بودجه‌ریزی و تخصیص منابع و نظارت بر آن نیز باید بازبینی شود. از همه این مسائل مهم‌تر، وابستگی بودجه و درآمدهای دولت به نفت است. اکنون شاهد هستیم که شرایط تحریم چه فشاری را بر کشور وارد کرده است. اقتصاد بدون نفت بسیاری مسائل دیگر مانند بیکاری، فساد اداری، فقر و رایج شدن فرهنگ مصر‌ف‌گرایی را خود به خود حل خواهد کرد. همچنین اقتصاد باید تولیدی باشد.  مهاجرت به شهرها هم اگرچه ظاهری اجتماعی دارد اما ریشه در مسائل اقتصادی دارد. شکاف اجتماعی و طبقاتی هم از دیگر مشکلات فعلی است که باید از منظر الگو برای آنها راه‌‌حلی اندیشیده شود که خودش فقر و ناهنجاری اجتماعی ایجاد می‌کند. موضوع دیگر، نظام مالی کشور است، بر اساس مبانی اسلامی ربا حرام است و نمی‌توان به هیچ‌وجه در نظام بانکی آن را پذیرفت و هنوز این مساله مورد بحث اقتصاددانان و فقها است و مکانیزم عملکرد بانک‌ها از جمله مسایلی است که الگوی اسلامی باید به آن بپردازد. در زمینه مسائل خارجی هم می‌توان به حجم بالای واردات اشاره کرد. بحث قاچاق هم از دیگر مواردی است که باید در الگو به آن پرداخته شود زیرا انضباط اجتماعی را بر هم می‌ریزد و رانت و سودهای کلان و باد‌آورده ایجاد می‌کند. همه مسایلی که در حال حاضر کشور با آن روبه‌روست و به بخشی از آنها اشاره کردم به نوعی به هم گره خورده و مرتبط هستند. مسائل اقتصادی و اجتماعی چندان قابل تفکیک نیستند. وقتی در خانواده‌ای بیکاری هست احتمال ورود اعتیاد به آن افزایش می‌یابد، استحکام خانواده متزلزل می‌شود و با کوچکترین مساله‌ای تحت تاثیر قرار می‌گیرد. مسائل فرهنگی هم مشکلات اقتصادی ایجاد می‌کند.»  * در بخش فرهنگ چالش‌های کشور شامل چه مواردی است؟  به طور خاص در بخش فرهنگ بحث تفکر و عقلانیت موضوع مهمی است که به آن کم پرداخته می‌شود در حالی که موضوع مهمی است. متاسفانه در بخش نظام آموزش و پرورش و همین طور آموزش عالی، نگاه نظام تعلیم و تربیت به تفکر کم‌رنگ و بی‌اهمیت است اما جنبه‌های احساسی و عاطفی بسیار پررنگ است. یعنی بعد احساسی در افراد تقویت می‌شود اما بعد عقلانی و منطقی آنها به همان اندازه پرورش نمی‌یابد.  یعنی در نظام آموزشی ما بعد احساسی و نگرش‌های کوتاه مدت به شدت پر رنگ است و مورد تاکید قرار می‌گیرد. این موضوع را باید به عنوان مساله اصلی کشور بررسی کنیم. یعنی یک جوان ۲۰ ساله باید یک متفکر باشد. حداقل در قلمرو زندگی خانوادگی خود با تدبیر زندگی کند. حتما نباید به بالای سی سال برسد و با چندین برابر هزینه به تدبیر و پختگی دست یابد.  مقام معظم رهبری نیز چنین نگرشی به الگو دارند و قدم اول را تفکر معرفی می‌کنند. یعنی جهت‌گیری الگو باید به گونه‌ای باشد که تفکر و اندیشیدن در زندگی را نهادینه کند. این یک مسئله فرهنگی و کلان است. در الگو چنین موضوع مهمی باید مورد توجه قرار بگیرد. به بیان دیگر چگونه باید نظام فرهنگی ما تفکر تعقل و اندیشه را در جایگاه اصلی خود قرار دهد. یکی از الزامات آن افزایش شناخت و آگاهی ما از مسائل دینی و معرفت اسلامی و ورود دین به زندگی است. بنابراین باید آموزش‌هایی به صورت جذاب و البته عقلانی و نه به شکل شعاری و بی‌مبنای در راستای افزایش معرفت دینی نسبت به جامعه و مسائل آن بیابیم.الزام دیگری که این الگو به آن خواهد پرداخت، شناخت ایران است. میزان شناختمان از جغرافیا، فرهنگ و تاریخ ایران چیست؟ جامعه ما و به خصوص جوانان در زمینه معرفت به کشور خود کمبود دارند.  یکی از مسائل مهم بحث غیرت ملی و دینی است. ببینید برای یک بازی فوتبال چه هیجانی در مردم ایجاد می‌شود اما این هیجان به چه سمت و سویی هدایت می‌شود؟ از فردا دوباره دوستی‌ها و محبت‌ها از میان می‌رود و هر کس به فکر منافع فردی خویش است. باز هم فراموش می‌کنیم که همه با هم اهل یک کشور و یک جامعه هستیم و باید یکسری سختی‌ها را تحمل کنیم تا از کشور مشترکمان دفاع کنیم. صرفا این شور در سطح مسایل ورزشی خلاصه می‌شود و از فردا دوباره تفرقه و تکروی ایجاد می‌شود. اگر این مسائل مورد مطالعه قرار گیرد بسیاری از مسائل به دنبال آن خود به خود حل می‌شودف یعنی نگاه پیشگیرانه داشته باشیم و قبل از اینکه مساله‌ای پیش بیاید افت و آسیب را از میان ببریم. بنابراین به طور خلاصه در حوزه فرهنگ و زندگی کردن با تفکر کردن ضعف جدی داریم. در این زمینه ایجاد فضاهای باز اندیشه‌ای باید مورد توجه قرار بگیرد. در زمینه سیاست‌های داخلی ایجاد فضای مشارکت‌جویی از مسایلی است که باید به آن بپردازیم. با وجود ظرفیت نیروی انسانی کشور عملا نظام اداری کارآیی لازم را در ساختن کشور ندارد و این ظرفیت‌ها باید آزاد شده و مورد استفاده قرار بگیرد. یکی از مشکلات جدی دیگر نظام اداری بروکراسی کشور است. کارآیی پائین نظام دولتی، روابط اداری و استخدامی همه و همه از جمله مسایلی هستند که باید به آنها در قالب الگو رسیدگی شود.  *‌ آیا این مشکلات و مسایل اساسی که به آنها اشاره کردید تا اینجای کار تدوین مورد بررسی قرار گرفته است؟ مطالعاتی در این خصوص شده است اما هنوز به صورت مدون مسایل اساسی کشور شمرده و شناسایی نشده است. قاعدتا این کار باید انجام شود.  * یعنی در برنامه ششم توسعه، به صورت دقیق مسایل کشور از منظر الگوی اسلامی ایرانی مورد توجه قرار خواهند گرفت.  کار شناخت مسایل اساسی نظام همین است و با همین انگیزه انجام می شود؛ یعنی حداقل پنجاه بخش را با ده مساله اساسی و الویت‌دار شناسایی کنیم که می‌شود پانصد مساله، بعد آن مبانی را با مسائل شناسایی شده ربط داده و یک مدل راهبردی برای حل آن مسائل طراحی کنیم. این مدل راهبردی مبنای سیاست‌های برنامه ششم قرار می‌گیرد و برای حل مسایلی چون تورم بیکاری، صادرات و ... راهبرد کلی ارایه می‌دهد. ما هنوز به مدل راهبردی نرسیده‌ایم و هنوز در مرحله مدل مفهومی قرار داریم. مسئله مهم‌تر اکنون این است که به صورت مستدل به نظام شناسایی مسایل برسیم و در این راستا به حمایت و اجماع کلی و جدی میان دستگاه‌ها نیاز داریم.  یکی از مسائل مهم تغییر سبک زندگی ایرانی است که با توجه به آثار و پیامدهایش، ورود به بحث آن ضروری به نظر می‌رسد. در این خصوص دفتر الگو چه مطالعاتی داشته و به چه نتایجی رسیده است؟ خود ما به این مسئله به صورت مستقیم ورود نداشتیم اما کاملا مشخص است که الگو با سبک زندگی بسیار به هم نزدیک هستند و هر تحولی که در الگو ایجاد شود بلافاصله در سبک زندگی جامعه اثر می‌گذارد. این سبک زندگی را می‌توان هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی ملی یا فراملی نگریست. فرض کنید وقتی مشکل بیکاری وجود دارد برای رفع آن باید بنگاه‌های اقتصادی فعال تر شوند، برای فعال‌‌تر شدن تولید لازم است. اما تا وقتی فرهنگ مصرف بر جامعه حاکم است و جامعه کالای خارجی را ترجیح می‌دهاد؛ یعنی جامعه سبک زندگی بیگانه و غیر بومی را همراه مصرف کالای خارجی می‌پذیرد. از سوی دیگر، در تفکر غربی سبک زندگی تابعی از تولید انبوه است. یعنی ترویج مصرف بیشتر در حالی که اسراف در فرهنگ اسلامی ممنوع است.  اما همه مسائلی که در غرب به شکل قانون لازم‌الاجرا می‌شود و سرپیچی از آن مجازات به دنبال دارد، در اسلام وجود دارد. بنابراین باید این امور در قوانین به شکل پررنگ‌تری جاری شده و ضمانت اجرایی پیدا کند تا بر سبک زندگی‌مان اثرگذاری بیشتری داشته باشد. یعنی راه ورود آن به زندگی از طریق ورود به حیطه قانون و نظام حقوقی است. ما به این جمع‌بندی رسیدیم که روشی که برای تدوین الگوی اسلامی - ایرانی توسعه باید دنبال کنیم، روش متوازن‌سازی است. یعنی متوازن‌سازی امکانات و نیازها بر اساس نظام حقوقی. یعنی هم باید نظام حقوقی‌مان را اصلاح کنیم و هم امکانات موجود را بر اساس نظام حقوقی خود متوازن کنیم و بعد وارد بحث برنامه ششم شویم.  اکنون ظرفیت‌های ناپیدای زیادی در کشور ما وجود دارد در حالی که بهره‌وری این ظرفیت‌ها پائین است. ظرفیت‌های دینی و اسلامی هم از همین دست است که باید با ورود به نظام قانونگذاری کارآیی آن در تعریف سبک زندگی و اثر آن افزایش یابد. عقلانیتی که در غرب حاکم است، عقلانیتی است که آنچه متضمن تامین لذت دنیوی و نفع فردی است را تایید می‌کند. در حالی که در عقلانیت اسلامی از آنجا که ما به آخرت نگاه می‌کنیم الگو و سبک زندگی‌ای را می‌پذیریم که آخرت ما را هم در نظر بگیرد و آن را تامین کند. بنابراین عقلانیت موردنظر اسلام با عقلانیت غربی متفاوت است. یعنی اگر من در مصرف صرفه جویی می‌کنم فقط به دلیل هزینه‌های مالی آن یا ترس از قانون نیست بلکه به دلیل ترس از خداست و به این نکته آگاهم که هموطن من به آن نیاز دارد.  مثال دیگر وقف است که یک سنت حسنه دینی است. فردی حاصل یک عمر تلاش و زحمت خود را به صورت آگاهانه برای استفاده عمدم واگذار می‌کند. این در عقلانیت غربی بی‌معنا است. اما در فرهنگ ما دارای جایگاه خاصی است. اما جایگاه آن در نظام قانونگذاری کجاست؟ حال آنکه می‌توانیم آن را به عنوان ظرفیتی در نظر بگیریم که آثار مثبت زیادی به همراه دارد. مثلا دولت برای اموال وقفی مشوق‌ها و امتیازات خاصی در نظر بگیرد یا وقف را به سوی زمینه‌های موردنیاز جامعه هدایت کند. مثال دیگر سنت قرض‌الحسنه است که آثار و کاربردهای زیادی دراد و بدون سود و بهره بسیاری از مشکلات مردم را پاسخ داده است. یا نهادهای خودجوش دینی که می‌تواند در قالب مشارکت و سرمایه‌گذاری به نهادهای بزرگ اقتصادی تبدیل شود. در حالی که اکنون یا متوقف است یا به صورت بسیار محدود عمل می‌کند. پس عقلانیتی که ما از آن صحبت می‌کنیم، به روز کردن و مدرن کردن بر اساس محور دین و نهادهای دینی است که اگر درست بنیان‌ گذارده شود حتی مورد استفاده غرب قرار می‌گیرد. زیرا این یک سیستم انسانی است که مبتنی بر آزادی انسان است نه سود بنگاه‌ها، کارتل‌ها و تراست‌های اقتصادی. اصل اول تامین کرامت انسانی است و همه ابعاد شخصیتی انسان را مورد توجه قرار می‌دهد و در کنار تامین نیازهای اولیه به رشد و شکوفایی فکری و شخصیتی او نیز اهمیت می‌دهد. انسان علاوه بر نیازهای اولیه نیازهای روحی و روانی دارد. آن هم تا ابدیت نه تا پایان دنیا. در الگوی اسلامی در نهایت همه راه‌ها باید به آرامش و حفظ کرامت و جایگاه شخص ختم شود. البته نباید سطح توقع خود را از الگو خیلی هم بالا ببریم، چون تدوین این الگو اولین تجربه ما در این زمینه است.

Viewing all articles
Browse latest Browse all 14026

Trending Articles